اینجا مدرسه نیست

اینجا مدرسه نیست

قبل از خواندنم به وبلاگ پیشین سری بزنید
اینجا مدرسه نیست

اینجا مدرسه نیست

قبل از خواندنم به وبلاگ پیشین سری بزنید

نمی دانم جریانَش چیست این آقای حدودا 70 ساله ی همکار ...نمی دانم جریان و داستان زندگی اش چیست ...این را می دانم که بسیاربا تجربه و داناست ....این را می دانم که تقریبا تمام مکانهای معروف و دیدنی دنیا را از حفظ است ...می دانم بسیار با سواد است و احتیاجی به کار کردن با ما ندارد...چند روز در هفته می آید و هنگام ورود چنان بلند سلام می دهد که روزهای اول از جا می پریدم و شوکه میشدم...طبقه ی ما طبقه ی آرام مجموعه است ...تقریبا همیشه سکوت جاریست...همه سرشان گرم مانیتورشان و یک خروار کاریست که باید خیلی زود تحویل دهند...برخلاف طبقات دیگر که مدام صدای جر و بحث و مجادله و توبیخ و ...گوشَت را کَر می کند...داشتم می گفتم آدم جالبی ست این جناب سلیمی!

با آن موهای بلند و فر خورده تا بین دوکتفَش و ریش های سپید و بلندَش و کلاه کرم رنگ دور لبه دار تصویر خاصی در ذهن همه می سازد...از راحت بودَنَش خوشم می آیَد ...گرچه یک وقت هایی پر حرفی هایَش را دوست ندارم (احساس می کنم همه اش تاثیر تنهایی و نداشتن گوش شنواست!!تنهایی؟؟! نمی دانم با کسی زندگی می کند یا نه اما آدم تنهایی باید باشد ...حالا تو بگو با شش سر عائله حتی!!!)

امروز یک موسیقی خیلی قدیمی را  با گوشی موبایلَش با صدای بلند پلی کرده و همراهَش آواز میخوانَد...لبخند میزنم برمیگردم و صورتش را نگاه میکنم نگاهمان در هم گره میخورد و با اشاره ی دست مرا میخواند...بلند میشوم و به اتاقش می روم ...کتاب قطوری را که ویرایش کرده مقابلم می گذارد و برایم توضیح می دهد که ویرایش کتاب چقدر زمان برده و در کدام سمینارهای داخلی و خارجی از او قدردانی شده ...برایم از سفر هایش و ملاقات با افراد مهم دنیا حرف می زند و عکسهای دونفره و دسته جمعی اش را نشان می دهد..همان حین می بینم که همکاران دیگر هنگام رد شدن از کنار اتاقش با عجله می روند تا چشمشان به هم نخورد و مجبور نشوند ساعت ها بنشینند تا تعاریف اش را گوش کنند...من اما دوستَش دارم و به نظرم حیف است اینهمه دنیا دیدگی و دانسته های ناب اینطور نادیده گرفته شوند برایم شکلات می آورد و مدام از تجربیاتَش تعریف می کند و من با لبخند به چین و چروکهای زندگی بر روی صورتَش خیره می شوم...موسیقی قدیمی همچنان با صدای بلند قانون سکوت طبقه را می شکند... 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد